اصل حکم حجاب و تعیین محدودة پوشش در برابر نامحرم و مسائل پیرامون آن مانند محدود، کیفیت و شرایط نگاه به نامحرم، سخن گفتن با نامحرم و هر گونه ارتباط کلامی و غیرکلامی بهترین دلیل بر جایزبودن حضور اجتماعی زنان است. اگر زنان به خانهنشینی و پردهنشینی ـ آنگونه که برخی گفتهاند ـ موظف بودند به جز با محارم خویش ارتباط نداشتند و نیازی به تشریع حکم حجاب نبود اما اسلام دین عقلانی است و به هیچ عنوان حکمی که پیامد آن ضایع شدن استعدادهای طبیعی موجودات باشد، تشریع نمیکند زیرا هدف از خلقت، بالفعل رساندن استعدادهای بالقوه است و برای این عمل باید تعامل و تعاون صورت گیرد.
زن موظف نیست در خانه بماند و انزوا گزیند بلکه او وظیفه دارد مقام همسری و مادری را در اولویت قرار داده و به تربیت نسل بپردازد و در کنار آن در صورت عدم تزاحم وظایف و اولویتبندیها و حفظ حدود و شئون انسانی و جنسیتی خود به فعالیت اجتماعی بپردازد.
در قرآن کریم حضور اجتماعی از ویژگیهای مهم مؤمنان شمرده شده است.
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یذْهَبُوا حَتَّى یسْتَأْذِنُوهُ»[1]
جز این نیست که مؤمنان کسانی هستند که به خدا و پیامبرش گرویدهاند، و هنگامی که با او بر سر کاری اجتماع کردند، تا از وی کسب اجازه نکنند، نمیروند.
شیخ طوسی «امر جامع» را چنین تفسیر میکند: «هو الذی یقتضی الاجتماع علیه و التعاون فیه»[2]
امر جامع آن است که اجتماع مردم و همکاری آنها در آن امر، لازم است.
در آیه شریفه مؤمنون به وسیله ایمان به خدا و حضور در اجتماع و دخالت در امور به اجازه رسول خدا0ص) شناخته میشوند و این توصیف عام است و اختصاص به مردان ندارد. البته برای حضور زن به علت وجود جاذبههای رفتاری و جسمانی قوانینی وضع شده تا این حضور، قانونمند، آسیبناپذیر و مؤثر باشد.
.: Weblog Themes By Pichak :.